انقلاب اسلامی: حوزویان و تولید علوم انسانی اسلامی

نوع مقاله : علمی ـ پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار ‌گروه جامعه‌شناسی دانشگاه شاهد، تهران، ایران

2 استادیار ‌گروه علوم تربیتی دانشگاه شاهد، تهران، ایران.

چکیده

انقلاب اسلامی ‌در شرایطی به وقوع پیوست که قدرت‌های جهانی با داعیه نظم جهانی و در قالب مفاهیم جهانی‌شدن و دهکده جهانی به دنبال تسلط بر جهان بودند. غایت جهانی و مخاطب عام این انقلاب که با تأسی به گزاره‌های دینی عموم مردم و بشریت بود، نقطه تعارض این حرکت با امپریالیسم جهانی و نظام سلطه بود. انقلاب ایران که مدعای ایدئولوژیک و فرهنگی مبتنی بر اسلام داشت، بدون بازتولید چارچوب‌های تئوریک لازم در ابعاد نرم‌افزاری به این مهم نخواهد رسید. بنابراین تولید علوم انسانی اسلامی ‌به‌مثابه نرم‌افزار جهان اسلام در رشته‌های مختلف موتور محرکه این انقلاب تلقی می‌شود. حوزه‌های علمیه به‌عنوان متولیان علوم اسلامی ‌بعد از انقلاب اسلامی ‌ظرفیت‌های بالقوه جهت تحقق این مهم دارند. در نوشتار حاضر پرسش‌محوری ما این است که چه نسبتی بین حوزه‌های علمیه و علوم انسانی اسلامی ‌برقرار است و انقلاب اسلامی ‌چگونه شرایط مطلوب را محقق کرده است؟ یافته‌های تحقیق دال بر آن است که انقلاب اسلامی ‌تولید علوم انسانی اسلامی ‌را از امکان به ضرورت تبدیل کرده است و همچنین تولید و تأسیس این علوم بالاصاله بر عهده حوزه‌های علمیه است؛ اگرچه این مدعا نافی رسالت دانشجویان متعهد و آشنا به علوم انسانی نیست. روش تحقیق در نوشتار حاضر، روش تحلیلی ـ توصیفی و جمع‌آوری داده‌ها نیز اسنادی است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Islamic Revolution: Clergymen and Production of Humanities and Islamic Sciences

نویسندگان [English]

  • davood rahimisojasi 1
  • mohsen dibaee 2
1 Faculty member of the department of sociology, Shahed University
2 teacherFaculty member of the department of educational sciences, Shahed University
چکیده [English]

The Islamic Revolution of Iran came about when world powers sought to dominate the world with purpose of world order in the form of concepts of globalization and global village. The global objective and the general audience of this revolution, which was founded based on the religious doctrines of the public and humans, was the conflict point of this movement with world imperialism and the system of domination. The Iranian revolution, which claimed to have ideological and Islam-based culture, would not achieve this important goal without reproducing the necessary theoretical frameworks in software. Therefore, the production of Islamic humanities as software of the Islamic world in various disciplines is considered the driving force of this revolution. Islamic Seminaries as guardians of the Islamic sciences after the Islamic Revolution have the potential capacities to do so. In the current study, our question is what is the relation between Islamic seminaries and Islamic sciences and humanities and how has the Islamic Revolution achieved the desired conditions? The findings of the research indicate that the Islamic Revolution has made the production of the Islamic humanities as necessary and that the production and establishment of these sciences are the responsibility of the seminaries. However, this claim does not reject the mission of committed and knowledgeable students of the humanities. The research method in this paper is descriptive-analytic and data collection is documentary.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Islamic Revolution
  • Islamic Seminaries
  • Humanities
  • and Islamic sciences
  • Imperialism
  1. اکاشا. س. (1387)، فلسفه علم، ترجمه: هومن پناهنده، تهران: نشر فرهنگ معاصر.
  2. امام خمینی (1385)، صحیفه امام خمینی، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار.
  3. بنتون و یان کرایب (1384)، فلسفه علوم اجتماعی: بنیادهای فلسفی تفکر اجتماعی، ترجمه: شهناز مسمی‌پرست و محمود متحد، تهران: نشر آگه.
  4. پارسانیا، حمید (1380)، حدیث پیمانه، قم: دفتر نشر معارف.
  5. پارسانیا، حمید (1387)، «بازسازی علم مدرن و بازخوانی علم دینی، پاییز»، راهبرد فرهنگ، ش3، ص18-28.
  6. تاجیک، محمد رضا (1379)، جامعه امن در گفتمان، تهران: نشر نی.
  7. جوادی ارجمند، محمد جعفر (1390)، «عدالت جهانی در اندیشه امام خمینی و نظریه انتقادی روابط بین الملل»، فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامی، ش26، ص93.
  8. حاجتی، میراحمدرضا (1381)، عصر امام خمینی، قم: دفتر تبلیغات اسلامی.
  9. دهقانی فیروزآبادی، جلال (1388)، «گفتمان عدالت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ‌ایران»، معرفت سیاسی، س1، ش1، ص157.
  10. متقی و دیگران (1390)، «زبان سیاسی مقاومت اسلامی ‌در سیاست بین الملل»، نشریه پژوهش‌های روابط بین‌الملل، دوره1، ش1، ص12.
  11. مرادی، محمدعلی، سایت نگرشی بر فلسفه و فرهنگ، نقدی بر کتاب روش رئالیسم، www.phalsafeh.com.
  12. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (1376)، وحدت از دیدگاه امام خمینی، دفتر پانزدهم، تهران: تیبا.