عوامل ساختاری شکل‌‌گیری تظاهر در ایران

نوع مقاله : علمی ـ پژوهشی

نویسنده

کارشناس و عضو گروه تربیتی- اجتماعی پژوهشکده باقرالعلوم

چکیده

منافق، یکی از سنخ‌های اجتماعی است که از رهگذر ارتباط با دیگران پدید آمده و محصول کنش و توقّعات دیگران از چنین فردی است. انسان متظاهر، دوچهره کاملاً متضاد دارد، در حالی‌که انسان سالم، ظاهر و باطن‌اش هماهنگ است. وجدان جمعی ایرانیان در ظاهر و زبانی، تظاهر را نهی می‌کند اما، برخی تحقیقات نشان می‌دهد تظاهر، به‌عنوان یک مهارت اجتماعی و راه‌کاری برای رسیدن به اهداف، تلقی می‌شود. مقاله درصدد یافتن پاسخ به این پرسش است که عوامل ساختاری تظاهر در ایران کدامند؟ برای دست‌یابی به این‌مهم، با استفاده از روش‌شناسی انتقادی و تمرکز بر مدل‌های تئوریک و مفهومی ‌سعی شده ساختارهای پنهان جامعه واکاوی شود. مقاله، ابتدا با مفهوم‌شناسی «نفاق» و «ریا» و مشخص‌کردن مراد از تظاهر آغاز می‌شود؛ سپس با الهام از نظریه ماکیاولی و همچنین «جامعه رسمی ‌و غیررسمی» و تأمل در ساختارهای موجود، عوامل تظاهر را برشمرده است. یافته‌های پژوهش در سه سطح کلان؛ میانی و خرد مشخص شده‌اند. با رویکرد تضاد، می‌توان «تعارض میان ارزش‌های رسمی ‌و غیررسمی» در ایران را به‌عنوان لایه زیرین و پنهانی دانست که عوامل متعددی (عوامل میانی) از آن ناشی می‌شود. کسب منفعت و منزلت نیز در سطح خرد معرفی شده است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Structural Factors behind the Formation of Pretense in Iran

نویسنده [English]

  • Mohammadreza Anvari
Member of Educational-Social Department, Baqir al-Olum Institute
چکیده [English]

The hypocrite is a social type that has come about through communication with others and is the product of the action and the expectations of others from such a person. A hypocrite has two opposite faces, while a healthy man is in harmony with his appearance. Apparently, the collective conscience of Iranians denies the pretense, but some research suggests that it’s regarded as a social skill and a means to achieve goals.
This article seeks to answer the question of what are the structural factors of pretense in Iran. To achieve this, we have tried to identify the hidden structures of the society, using the critical methodology and focusing on theoretical and conceptual models. The essay first begins with the conceptualization of "hypocrisy" and "duplicity" and to characterize the meaning of pretense. Then, inspired by the Machiavellian theory, as well as the "formal and informal society," theory and with a contemplation of existing structures, it enumerates the elements of pretense. Findings of the research are indicated in three levels of macro, middle and micro. With the conflict approach, the "conflict between formal and informal values" in Iran can be considered as the underlying and hidden layer that several factors (middle factors) arise from it. The acquisition of profits and dignity is also presented at the micro level.

کلیدواژه‌ها [English]

  • hypocrisy
  • pretense
  • value and normative dichotomy
  • formal and informal society
  1. * قرآن کریم

    1. آزادارمکی، تقی و افسانه کمالی (۱۳۸۳)، «اعتماد، اجتماع و جنسیت (بررسی تطبیقی اعتماد متقابل در بین دو جنس)»، مجله جامعه‌شناسی، دوره پنجم، ش۲، ناشر: انجمن جامعه‌شناسی ایران.
    2. آزاد ارمکی، تقی (۱۳۹۰)، تاریخ تکون جامعه‌شناسی (نظریه‌های جامعه‌شناسی)، ج ۱، تهران: سمت.
    3. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن‌محمد (1366)، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، قم: مکتب الاعلام الاسلامی.
    4. ابن‌فارس، احمد ‌(1404ق)، معجم مقاییس اللغة، ج 2، قم: مکتب الاعلام الاسلامی.
    5. ابن‌منظور، محمد بن‌مکرم (1414ق)، لسان‌العرب، بیروت: دار صادر.
    6. ابوالقاسمی، محمدجواد (۱۳۸۴)، به‌سوی توسعه فرهنگ دینی در جامعه ایران (آسیب‌ها، چالش‌ها و راهبردها)، تهران: عرش‌پژوه.
    7. ارزش‌ها و نگرش ایرانیان (۱۳۸۱)، دفتر طرح‌های ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
    8. ارونسون، الیوت (۱۳۸۹)، روان‌شناسی اجتماعی، ترجمه‌: حسین شکر‌کن،‌ تهران: رشد.
    9. اعرافی، علیرضا (1393)، نفاق‌شناسی، قم: موسسه فرهنگی هنری اشراق و عرفان.
    10. افروغ، عماد (۱۳۸۶)، «واکاوی خَلط انقلاب و جمهوری اسلامی»، سوره اندیشه، ش ۳۳.
    11. ــــــــــــــــــــ (1387)، هویت ایرانی و حقوق فرهنگی، تهران: انتشارات سوره مهر.
    12. ایمان، محمدتقی (۱۳۸۸)، مبانی پارادایمی ‌روش‌های تحقیق کمّی‌ و کیفی در علوم انسانی، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
    13. آخوندی، محمدباقر (۱۳۹۳)، سنخ‌شناسی نفاق در قرآن مجید (بررسی جامعه‌شناختی پدیده نفاق)، آموزه‌های قرآنی، ش ۲۰.
    14. بستان، حسین (۱۳۸۸)، «جامعه‌شناسی اسلامی؛ به‌سوی یک پارادایم»، روش‌شناسی علوم انسانی، ش ۶۱.
    15. بستانی، قاسم و نصره باجی (۱۳۹۳)، «علل شکل‌‌گیری نفاق در جامعه دینی و پیامدهای آن در بیان حضرت زهرا(س)، سفینه، سال ۱۱، ش ۴۳.
    16. حائری، عبدالهادی (۱۳۶۷)، نخستین رویارویی‌های اندیشه‌گران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب، تهران: امیرکبیر.
    17. خاتمی، احمد (1379)، سیمای نفاق در قرآن، قم: شفق.
    18. راغب اصفهانی، حسین ‌بن‌محمد (۱۴۱۲ق)، المفردات فی غریب القرآن، دمشق ـ بیروت: دارالعلم الدار الشامیه.
    19. رفیع‌پور، فرامرز (۱۳۷۸)، توسعه و تضاد: کوششی در جهت تحلیل علل پیدایش انقلاب اسلامی ‌و مسائل اجتماعی ایران، تهران: شرکت سهامی ‌انتشار.
    20. ــــــــــــــــــــ (1393)، دریغ است ایران که ویران شود: جنگ فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی یک مدل تحلیلی، تهران: شرکت سهامی ‌انتشار.
    21. ریتزر، جورج و گودمن داگلاس جی. (1393)، نظریه‌ جامعه‌شناسی مدرن، ترجمه: خلیل میرزایی و عباس لطفی‌زاده، تهران: جامعه‌شناسان.
    22. زرهانی، سیداحمد (1384)، چالش‌های امروز جامعه ما، سیری در آفات انقلاب اسلامی ایران، تهران: دانش و اندیشه معاصر.
    23. سایت پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات: ricac.ac.ir/news.php?item.1074.1
    24. سلیمی، علی و محمد داوری (۱۳۸۷)، جامعه‌شناسی کجروی، تهران: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
    25. سیاح، احمد (۱۳۷۸)، فرهنگ بزرگ جامع نوین، ج ۱، قم: انتشارات اسلامی.
    26. شاملو، سعید (1344)، «روان‌شناسی تظاهر»، مسائل ایران، ش 30 و 31.
    27. شریف الرضی، محمد بن‌حسین (۱۴۱۴ق)، نهج‌البلاغه (للصبحی صالح)، مصحح: فیض‌الاسلام، قم: هجرت.
    28. ظهیری، محمد (۱۳۹۰)، «نفاق در ساحت علم انسانی و راه‌کارهای مقابله با آن»، پژوهش‌های اجتماعی- اسلامی، ش ۹۲.
    29. غفاری، مهدی (۱۳۸۴)، «مطالعه معناشناختی نفاق در قرآن کریم»، مجله پیام جاویدان، ش ۸.
    30. قاضی‌زاده، کاظم و محمدعلی طبسی (۱۳۸۷)، «جریان‌شناسی نفاق و بررسی انگیزه‌های آن در انقلاب نبوی از دیدگاه قرآن کریم»، نشریه مطالعات انقلاب اسلامی، ش ۱۵.
    31. قلی‌پور، فرض‌الله (۱۳۷۶)، کلیات روان‌شناسی، ج ۲، تهران: برگزیده.
    32. کلینی، محمد بن‌یعقوب (1407ق)، الکافی، تهران: دارالکتب الاسلامیه.
    33. ماکیاولی، نیکولو (۱۳۸۰)، شهریار، ترجمه: محمود محمود، تهران: عطار.
    34. محسنی تبریزی، علیرضا؛ محمود رجبی و علی سلیمی (۱۳۹۱)، «تبیین اجتماعی نفاق: الگویی تلفیقی بر اساس آموزه‌های قرآنی»، دوفصلنامه نظریه‌های اجتماعی متفکران مسلمان، ش ۲.
    35. مشیرزاده، حمیرا (۱۳۷۴)، «ساختار استبدادی حکومت پادشاهی و عدم رشد بورژوازی در ایران»، مجله راهبرد، ش 6.
    36. مطهری، مرتضی (1390)، مجموعه آثار، ج 25، تهران: صدرا، چاپ پنجم.
    37. معین، محمد (۱۳۸۴)، فرهنگ فارسی، ج ۲، تهران: انتشارات امیرکبیر.
    38. میرزایی، محمد (۱۳۸۳)، «پیدایش پدیده نفاق در اسلام از منظر قرآن»، مجله الهیات و حقوق، ش ۱۴.
    39. ــــــــــــــــــــ (۱۳۹۰)، «مفهوم‌شناسی نفاق، انواع و مراتب آن از نظر قرآن، آموزه‌های قرآنی»، ش ۱۴.
    40. نعمتی، سحر (۱۳۹۲)، علل و پیامدهای تظاهر و چاپلوسی در سده‌های هفتم و هشتم (هق)، پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد، دانشگاه اصفهان، دانشکده ادبیات و علوم انسانی.
    41. نوری، محمدموسی (۱۳۸۵)، «ویژگی‌های جریان نفاق در عصر نبوی»، نشریه معرفت، ش ۱۰۸.
    42. هادوی‌نژاد، مصطفی و مریم امیرخانلو (۱۳۹۵)، «پرده‌برداری از نفاق در سازمان با به‌کارگیری پدیدارنگاری: فهمی ‌از دریافت‌های متکثر»، نشریه مدیریت فرهنگ سازمانی، دوره چهاردهم، ش ۱.
    43. یافته‌های پژوهش ملی دینداری ایرانیان (گزارش کل) (۱۳۹۰)، دفتر برنامه‌ریزی پژوهش‌های کاربردی معاونت پژوهشی و آموزشی سازمان تبلیغات اسلامی.

    44.Goffman, E (1959), Presentation of Self in Everyday Life, Garden City, Anchor Books.