الگوی کنترل درونی اخلاق‌محور؛ در سیاست‌گذاری جنایی

نوع مقاله : علمی ـ پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار گروه حقوق و جرم‌شناسی دانشگاه قم

2 دانشجوی دکتری حقوق کیفری و جرم‌شناسی دانشگاه عدالت

چکیده

الگوهای کنترل جرم، آن‌گاه می‌توانند به پیشگیری موثر از جرم، منجر گردد، که با بافت و ساختار اجتماعی جامعه هدف، هماهنگ باشد. در واقع، بی‌استفاده‌ماندن ظرفیت‌های بومی در جامعه، کارآیی سیاست‌های جنائی را کاهش می‌دهد. در این مقاله برآنیم با استفاده از روش تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه‌ای، الگوی بومی به نام «الگوی کنترل درونی اخلاق‌محور از جرم» را ارائه دهیم. این الگو بیشتر کنشی و ریشه‌ای است و با ایجاد تغییر در نگرش و باورهای افراد، به تولید مقاومت درونی در برابر جرم می‌پردازد. این الگو هم از منطق درون دینی ناشی می‌شود؛ هم با منطق برون دینی پشتیبانی می‌گردد. دیدگاه‌هایی همچون مبارزه با هوای نفس و نیز ضرورت عدالت قاضی از سویی و نظریاتی همچون «کنترل اجتماعی» و «اقتضائات جامعوی» از سوی دیگر، توجیه‌کننده این الگو می‌باشند. بر اساس این الگو، می‌توان اخلاقی‌سازی سنین تربیت‌پذیر، تولید نهادهای اجتماعی بسط‌دهنده اخلاق، اشباعِ فضای دادرسی و اجرای کیفر هم در بعد ظاهری و هم در بعد محتوایی، از فضائل اخلاقی را پیشنهاد نمود.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Ethics-Centered Model of Inner Control in Criminal Policy Making

نویسندگان [English]

  • Muhammadali Hajidehabadi 1
  • Ali Ghobadian 2
1 Associate Professor, Department of Law and Criminology, University of Qom
2 Doctoral Student of Criminal Law and Criminology, Edalat University
چکیده [English]

Models of crime control can lead to effective prevention of crime when they are in accord with social context and structure of the target society. In fact, native capacities in the society remain idle, reduces the efficiency of the criminal policies. In this paper, using the analytic method and by referring to library resources, we seek to introduce an indigenous model named the "ethics-centered model of inner crime control." This model is more functional and fundamental and by changing people's attitudes and beliefs, produces internal resistance against the crime. The model both emerges from an intra-religious rationale and is supported by an extra-religious rationale. Views like fighting to lust of the soul as well as the necessity of judge righteousness, from one hand, and views like "social control" and "societal requirements," on the other hand, are justifiers of this model. Based on this model, these polices can be advised: moralizing educable ages, creating communal institutions for instilling morals, enriching procedure and

کلیدواژه‌ها [English]

  • inner control
  • Islamic ethics
  • moral vices
  • crime control policy
  • indigenization.  
  1. *قرآن کریم

    **نهج البلاغه، ترجمه: محمد دشتی.

    1. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید (۱۳۷۸ ـ ۱۳۸۴ق)، شرح نهج‌البلاغه، ج 20، به‌کوشش: محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره: دارالاحیاء.
    2. اربلی، أبوالحسن علی بن‌عیسی (1381)، کشف‌الغمه فی معرفه‌الائمه (ع)، ج 2، تصحیح: ‌هاشم رسولی محلاتی، تبریز: نشر بنی‌هاشمی، چاپ اول.
    3. اشرفی، محمود و اعظم دهقان (1382)، «بزه دیدگان و خانواده»، فصلنامه بصیرت، ش30-31.
    4. ایوانز، دیوید و دیگران (1379)، «بررسی مجدد رابطه دین و جرم»، ترجمه: علی سلیمی، فصلنامه حوزه و دانشگاه، ش23.
    5. بستان، حسین (1383)، اسلام و جامعه‌شناسی خانواده، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، چاپ اول.
    6. بشارتی، محمدابراهیم (1386)، پیشگیری از جرم بر اساس آموزه‌های اخلاق اسلامی، پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد فقه قضایی، قم: جامعه‌المصطفی‌العالمیه(ص).
    7. جدی‌فرد پیله‌رود، پیمان (1391)، نقش مهم دولت در پیشگیری از جرم، پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد رشته حقوق جزا و جرم‌شناسی، دانشگاه قم.
    8. جرج ولد و دیگران (1382)، جرم‌شناسی نظری، مترجم: علی شجاعی، تهران، انتشارات سمت، چاپ اول.
    9. حاجی‌ده‌آبادی، محمدعلی (1382)، «پیشگیری از جرم»، دانشنامه امام علی(ع)»، زیر نظر: علی‌اکبر رشاد، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه، چاپ دوم.
    10. ــــــــــــــــــــــــ (1394)، جامعه‌شناسی جنایی، قم: مرکز بین‌المللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، چاپ اول.
    11. ــــــــــــــــــــــــ (1381)، درآمدی بر نظام تربیتی اسلام، قم: نشر امین، چاپ اول.
    12. حسینی‌نثار، مجید و ابراهیم فیوضات (1390)، نظریه‌های انحرافات اجتماعی، چاپ اول، تهران: نشر پژواک.
    13. حسینی، سیدمحمد (1383)، سیاست جنایی در اسلام و جمهوری اسلامی ایران، تهران: انتشارات دانشگاه تهران و سمت، چاپ اول.
    14. خمینی، سیدروح الله (1387)، شرح چهل حدیث، تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) چاپ چهل و ششم.
    15. دانش، تاج زمان (1379)، مجرم کیست؟ جرم‌شناسی چیست؟ تهران: نشر کیهان، چاپ
      هشتم.
    16. دلشاد تهرانی، مصطفی (1380)، سیری در تربیت اسلامی، تهران: مؤسسه نشر و تحقیقات ذکر، چاپ چهارم.
    17. دورکیم، امیل (1383)، صور بنیانی حیات دینی، ترجمه: باقر پرهام، تهران: نشر مرکز، چاپ اول.
    18. رشیدالدین میبدی، ابوالفضل (1409ق)، تفسیر کشف‏الاسرار و عده الابرار، تهران:
      امیرکبیر.
    19. شاملی، عباسعلی (1384)، «بازنگری ناقدانه از نظام آموزش و پرورش مغرب زمین با تاکید بر یافته‌های ژاک ماریتین و ریکاردو پترلا»، مجله معرفت، ش 92.
    20. صدر، محمدباقر (1387)، هل اتاک حدیث مجتمعنا، قم: دارالکتاب اسلامی.
    21. صدیق سروستانی، رحمت الله (1387)، آسیب‌شناسی اجتماعی، انتشارات سمت، تهران: چاپ سوم.
    22. طالبان، محمدرضا (1380)، دینداری و بزهکاری در میان جوانان دانش‌آموز، تهران: موسسه پژوهشی فرهنگ، هنر و ارتباطات، چاپ اول.
    23. عزیزی، منصوره (1383)، رابطه والدین و فرزندان از نظر قرآن و سنت، قم: انتشارات مهر امیرالمومنین(ع)، چاپ اول.
    24. علیزاده، مهدی (1382)، نقش اسلام در پیشگیری و کاهش بزهکاری، مشهد: دانشگاه علوم اسلامی رضوی، چاپ اول.
    25. فرجیها، محمد (1383)، «میزگرد: پیشگیری از جرم در حقوق کنونی ایران»، مجله حقوقی دادگستری، پاییز و زمستان ، ش 48 و 49.
    26. قرائتی، محسن (1381)، تفسیر نور، ج 4، تهران: مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، چاپ ششم.
    27. کلینی، یعقوب (1367)، الکافی، تحقیق: علی اکبر غفاری، بیروت: دارالکتب الاسلامیه، الطبعه الثالثه.
    28. کی‌نیا، مهدیر (1384)، مبانی جرم‌شناسی، ج 1، تهران: موسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران، چاپ هفتم.
    29. گسن، ریموند (1370)، جرم‌شناسی کاربردی، ترجمه: مهدی کی‌نیا، تهران: نشرمترجم، چاپ اول.
    30. مارتی، می‌ری دلماس (1377)، نظام‌های بزرگ سیاست جنایی، ج 1، ترجمه: منوچهر خزانی، فرایند کیفری، انتشارات گنج دانش.
    31. مجلسی، محمدباقر (1403ق)، بحار الانوار، ج 68، بیروت: دارالاحیاء التراث العربی.
    32. میرخلیلی، محمود (1388)، پیشگیری وضعی از بزهکاری با نگاهی به سیاست جنایی اسلام، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
    33. نجفی توانا، علی (1377)، جرم‌شناسی، تهران: نشر خیام، چاپ اول.
    34. نراقی، محمدمهدی (1383)، جامع السعادات، التحقیق: السیدمحمد کلانتر، قم: موسسه اسماعیلیان، الطبعه الثالثه.
    35. نراقی، ملااحمد (1378)، معراج السعاده، چاپ اول، نشر پیام آزادی، تهران.
    36. وِلش، کِلی (1389)، «درآمدی بر دو نظریه تراویس هیرشی»، ترجمه: بهروز جوانمرد، تهران: مجله تعالی حقوق.
    37. ویلیامز، فرانک پی و ماری لین دی مک شین (1383)، نظریه‌های جرم‌شناسی، مترجم: حمیدرضا ملک محمدی، تهران: میزان، چاپ اول.
    38. Crawford, A (2007), Crime Prevention and Community Safety, the Oxford Handbook of Criminology, 4th Edition, New York, Oxford University Press.
    39. Erich Pelser, ed (2002), Crime Prevention Partnership: Lessons from practice (Pretoria, Institute Of Security Studies).
    40. Gottfredson, M. & T. Hirschi (1990), “A General Theory of Crime”, Stanford, CA: Stanford University Press, p (90-97).
    41. Polakowski, M (1994), “Linking self and Social Control with Deviance: Illuminating the Structure Underlying a General Theory of Crime”, Journal of Quantitative Criminology. 10: 41.