عدالت، از پرسابقهترین اندیشههایی است که همواره در طول تاریخ کانون تأملات و دغدغههای نوع بشر بوده است. این فضیلت اخلاقی و اجتماعی با جایگاه ممتازی که در میان مفاهیم دیگر داراست، بنیان بسیاری از اصول دیگر بوده که هیچ امری نه مانع آن است و نه بر آن اولویت دارد؛ بهطوریکه اعتبار و ثبات هر جامعه به میزان گسترش همهجانبه آن وابسته است. این اصل در آیات مختلف یا به عنوان مقدمه نیل به اهداف والاتر و یا خود بهعنوان هدف بیان شده بهطوریکه بدون تأمین و تحقق این آرمان مهم، گویا تصور از دینداری نیز ممکن نمیباشد. قرآن رابطه ناگسستنی این اصل مهم با حق و آزادی را همواره مورد ملاحظه قرار داده است؛ حق بهعنوان معیار مهم عدالت و آزادی، تأمینکننده زمینههای گسترش آن است. کارآمدسازی نظام به آن شکلی که انبیا دنبال کردهاند از کارکردهای اساسی عدالت اجتماعی است و مهمترین زمینه برای تحقق آن، اصلاح و الزام درونی آحاد جامعه میباشد که بالمآل اصلاحات ساختاری منطبق با عدالت را به دنبال خواهد داشت. مهمترین هدف این جستار بررسی نقش این اصل مهم در اصلاح اجتماع، نسبت آن با مفاهیم دیگر و زمینههای تحقق آن از نگاه قرآن است که با تکیه بر مطالعات کتابخانهای به بحث پرداخته شده و با روش اسنادی دادههای لازم استخراج و یافتههای آن مورد تحلیل، توصیف و تفسیر واقع شده است.