مطالعه انسان‌شناختی پدیده «خون‌بس» در منطقه صیدون خوزستان

نوع مقاله : علمی ـ پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار و مدیر گروه فرهنگ و ارتباطات دانشگاه باقرالعلوم(ع)

2 کارشناسی ارشد رشته تبلیغ و ارتباطات فرهنگی دانشگاه باقرالعلوم(ع)

چکیده

خون‌بس، از رسوم سنتی بخشی از ایلات کشور برای حل منازعات قومی و نوعی قرارداد اجتماعی با سازوکارهای بومی برای رفع شکاف‌های به‌وجود آمده میان اقوام و احیاء انسجام و همبستگی ایلی است. در این سنت قومی، زنان بخشی از دیه مقتول محسوب می‌شوند. این پدیده اجتماعی، در میان مردم ایل بهمئی ساکن در منطقه صیدون خوزستان و در محدوده مکانی جنوب غربی ایران نیز جاری بوده است. چیستی، عوامل، کنش‌گران، کارکردها و آثار اجتماعی این پدیده از مسائلی است که نیاز به مطالعه و کنکاش جدّی دارد.
نوشتار حاضر برگرفته از پژوهشی جامع با هدف پاسخ به مسائل مذکور است که در سال 1396، با رویکرد انسان‌شناختی و با روش میدانی و بهره‌گیری از تکنیک‌های مصاحبه، مشاهده و بررسی اسناد مکتوب و قراردادهای غیرمکتوب به انجام رسیده است.
بر اساس یافته‌های پژوهش: محدودیت سرزمینی، قراردادهای ایلی و نظام ایلخانی از زمینه‌های این پدیده و قتل، جرح و خسارت از عوامل مهم آن است و کارکردهایی مانند: وحدت ایلی، رفع اختلافات، گسترش جمعیت و نظام خانواده، حفظ انسجام و نیز کنشگرانی همچون بزرگان، کدخداها و زنان دارد. «خون‌بس» گرچه دارای آثار کوتاه‌مدت قومی بوده اما در بلندمدت پیامدهای نامطلوبی برای برخی کنشگران در پی داشته است؛ ضمن آنکه ابعادی از آن با آموزه‌های اسلام ناهمخوانی دارد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Anthropological Study of the Phenomenon of "Khunbas" in the Seydun Region of Khuzestan

نویسندگان [English]

  • Karim Khanmohammadi 1
  • Hakimeh Ehsani 2
1 Associate Professor and Head of Department of Culture and Communication, Baqir al-Olum University
2 MS in Cultural Communication, Baqir al-Olum University
چکیده [English]

Khunbas is part of the traditional customs of some tribe of the country to solve ethnic conflicts and it is a social contract with indigenous mechanisms to overcome the gaps that have been created between races and to restore tribal cohesion and solidarity. In this tribal tradition, women are part of the blood money. This social phenomenon is also occurring among Bahmei clan, who lives in the Seydun area of Khuzestan and within the Geographical area of Southwest Iran. This phenomenon’s essence, factors, actors, functions, and social effects are among the issues that require serious study.
The present paper is based on a comprehensive research aimed at answering the above-mentioned questions. It conducted in 2017, using an anthropological approach and a field method and utilizing techniques of interview, observation, written documents review, and non-paper contracts.
Based on the findings of the study, territorial constraints, tribal contracts, and tribalism system are among the contexts of this phenomenon and the murder, wounding and damaging are one of its important factors, and it has functions such as tribal unity, resolution of disagreements, population and family system expansion, preservation of integrity, and it has actors such as elders, headmen, and women. The "Khunbas", although having short-term ethnic effects, in the long run, has had adverse consequences for some actors, while some aspects of it are inconsistent with the teachings of Islam.

  1. ابن‌خلدون، عبدالرحمن (1375)، مقدمه، ترجمه: محمد پروین گنابادی، ج 2، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
  2. ارجمندی، غلامرضا و ابوالقاسم نوروزی (1389)، «حل منازعات قومی در میان عشایر بختیاری شهرستان ایذه و رسم خون‌بری یا خون‌بس»، تهران: مجله بررسی مسائل اجتماعی ایران، ش1.
  3. ارشادی فارسانی و محمد عیدی (1388)، فرهنگ بختیاری، تهران: نشر آرون.
  4. افشارنادری، نادر (1391)، ایل بهمئی، با همکاری: جواد صفی‌نژاد و الویا رسترپو، تهران: نشر خجسته.
  5. امیراحمدیان، بهرام (1378)، ایل بختیاری، تهران: نشر فاروس.
  6. ایوانف، میخائیل سه‌گیویچ (1385)، عشایر جنوب، ترجمه: کیوان پهلوان و معصومه داد، تهران: نشر آرون.
  7. بخشی، زیبا (1384)، خون‌بس در کهگیلویه وبویراحمد، یاسوج: نشر سازمان بسیج.
  8. توسلی، غلامعباس (1360)، «دورکیم و تقسیم کار اجتماعی»، تهران: مجله: نشر دانش، ش 5 و 6.
  9. خسروی، عبدالعلی (1372)، تاریخ و فرهنگ بختیاری، ج 2، اصفهان: نشر حجت.
  10. داوری، بهرام (1343)، ضرب‌المثل‌های بختیاری، تهران: طهوری.
  11. دهخدا، علی‌اکبر (1334)، لغت‌نامه، زیر نظر: دکتر معین، تهران: دانشگاه تهران، صحافی سیدین.
  12. ـــــــــــــــــــــ (1390)، فرهنگ متوسط دهخدا، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
  13. راولینسون (2536)، سفرنامه هنری راولینسون به لرستان –خوزستان –بختیاری، مترجم: سکندر امان‌اللهی، خرم‌آباد: نشر انجمن ادب و قلم.
  14. رحمتی، حشمت‌الله (1386)، قوم لر در آینه تاریخ، خرم‌آباد: انتشارات شاپورخواست.
  15. رسترپو، الویا (1378)، زنان ایل بهمئی، مترجم: جلال‌الدین رفیع‌فر، چاپ اول، تهران: نشر پژمان.
  16. رگبارمقدم، ماندنی (1378)، قیام طایفه علاءالدینی علیه رضاخان پهلوی در سال 1361، یاسوج: نشر چویل.
  17. زرگری نژاد، غلامحسین (1378)، تاریخ صدر اسلام عصر نبوت، تهران: انتشارات سمت.
  18. طالبی حسین و محمدسالم محسنی (1395)، «رابطه حقوق بشر و انسان شناسی»، فصلنامه: انسان‌پژوهی دینی، ش 35.
  19. عباسی، مصطفی (1382 میانجی‌گری کیفری، تهران: انتشارات دانشور.
  20. عطاشنه، منصور (1369)، رسیدگی‌های شبه‌قضایی در مناطق عرب‌نشین خوزستان، پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد حقوق جزا و جرم‌شناسی دانشگاه تهران، تهران: دانشکده حقوق و علوم سیاسی.
  21. علاسوند، فریبا (1390)؛ زن در اسلام، قم: نشر هاجر.
  22. فکوهی، ناصر (1381)، تاریخ نظریات و اندیشه انسان‌شناسی، تهران: نشر نی.
  23. قراردادها و اسناد محلی
  24. گودرزی، حسین (1374)، سیمای عشایر شرق لرستان، نام شهر: تهران: انتشارات ترسیم.
  25. معین، محمد (1364)، فرهنگ فارسی، تهران: انتشارات امیرکبیر.
  26. مکبن روز، الیزابت (1373)، با من به سرزمین بختیاری بیایید، ترجمه: مهراب امیری، تهران: نشر آنزان.