دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
اسلام و مطالعات اجتماعی
2345-5586
2676-7783
3
شماره 1 (پیاپی 9)
2015
06
22
عقلانیت و داوری سایر فرهنگها از منظر علامه طباطبایی
2
33
FA
عماد
افروغ
گروه علوم اجتماعی/ دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
emad_afrough@yahoo.com
داود
رحیمی سجاسی
-0000-0001-7428-3005
عضو هیات علمی جامعة المصطفی و مدیر گروه مطالعات اجتماعی موسسه آموزش عالی علوم انسانی قم
d.rahimi@shahed.ac.ir
عقلانیت بهعنوان دالی محوری در حکمت اسلامی جایگاه ویژهای دارد. در نوشتار پیشرو، عقلانیت مد نظر علامه طباطبایی ناظر به شناخت سایر فرهنگها ردیابی شده است. روش مد نظر در این مقاله، تحلیلی ـ توصیفی و رجوع به منابع مستقیم و غیرمستقیم این حکیم مسلمان است. تاسیس اعتباریات توسط علامه و طرح منطقهالفراغی جهت تحلیل حوزه فرهنگ و ارزیابی آن بهنحوی که دچار نسبیت معرفتی نشود، الزامات خاصی را به دنبال دارد. این نظریه با تمایزی که میان ادراکات حقیقی و اعتباری قائل میشود، از یکسو علم را از خطاهای معرفتشناسی دور میکند و از سوی دیگر خلأ موجود میان حکمت اسلامی و فرهنگشناسی را پر میکند. پیوند اعتباریات با حقایق از ویژگیهای انحصاری این نظریه است و تبیین علامه، بستر مناسبی جهت تحول علوم انسانی بر مبنای حکمت اسلامی است. علامه معتقد است حقایقی در عالم وجود دارد که قابل ادراک هستند و میتوان از ارزشها و هنجارهای ثابت و بهعبارت دیگر «غیرنسبی و فرافرهنگی» صحبت کرد.
علامه طباطبایی,ادراکات اعتباری,اعتباریات,معرفتشناسی فرهنگ
https://jiss.isca.ac.ir/article_20603.html
https://jiss.isca.ac.ir/article_20603_ca8aaeccdee0cc2d2c4e573f7c986dfe.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
اسلام و مطالعات اجتماعی
2345-5586
2676-7783
3
شماره 1 (پیاپی 9)
2015
06
22
تحلیل انتقادی مبانی وجودی معرفتی نظریۀ ارتباطی جان لاک با رویکردی صدرایی
34
64
FA
سیدمحمدعلی
غمامی
دانشجوی دکتری فرهنگ و ارتباطات دانشگاه باقرالعلوم(ع)
s.ghamami@gmail.com
حمید
پارسانیا
0000-0002-2424-2931
دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم (ع)
h.parsania@bou.ac.ir
«شکست در ارتباط»، خودمحوری و تخاصم از خصلتهای ارتباط در زندگی روزمرۀ سیاسی و اجتماعی مدرن به شمار میآید. جنگ و تهدید، گزینۀ اول انسان مدرن در مواجهه با دیگران است. جان لاک ـ فیلسوف انگلیسی ـ انگارۀ تجربهگرایانۀ ارتباطات را تئوریزه کرد و بر این اساس، شکست ارتباطات را کشف کرد. جان لاک در <em>جستاری در باب فاهمۀ بشری</em> با تغییر معنای ارتباط، آن را به امری فردی و شخصی تبدیل نمود. پرسش این تحقیق آن است که جان لاک چگونه مبادی هستیشناختی، معرفتشناختی، انسانشناختی و روششناختیِ ارتباطات را نظریهپردازی کرد که به شکست در ارتباط منجر میشود؟ در این مقاله پس از آنکه تعریف جان لاک از ارتباط (چیستی ارتباط) را تبیین کردیم و نشان دادیم برداشتِ انتقالیِ جان لاک از ارتباطات به یک برداشت مسلط تبدیل شده است، مبادی معرفتی نظریۀ ارتباطی و زبانی جان لاک را با کمک روششناسی بنیادین آشکار نمودیم. پس از آنکه اجمالی از نظریۀ حکمیِ ارتباطات طرح شد، به نقد نظریۀ ارتباطی جان لاک از منظر حکمت متعالیه پرداختیم. صدرالمتالهین همواره این برداشت که در آن انسان موجودی منفعل و نانوشته (نفس ایستا) تلقی میشود را به سبب نفی خصلت «انشائی» و «خلاقانۀ» نفس، نقد میکند. انسان نقشی کاملاً فعال در ارتباط دارد. انسان و مدرکاتش در یک سیر درونفردی متحول میشود که این سیر درونی به سمت دیگری و خَلق جهتگیری دارد. خود در سیر ارتباطیاش نه جدا از دیگری است (مباین نیست) و نه آمیخته با دیگری است (ممزوج نیست).
ارتباطات,مبانی وجودی معرفتی,حکمت متعالیه,جان لاک, اتحاد عاقل و معقول
https://jiss.isca.ac.ir/article_20604.html
https://jiss.isca.ac.ir/article_20604_2a44ce58dc458c9b2d7d0c3398b1cbbc.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
اسلام و مطالعات اجتماعی
2345-5586
2676-7783
3
شماره 1 (پیاپی 9)
2015
06
22
بررسی تطبیقی وضعیت دین در ایران، ترکیه و مصر
65
94
FA
سید مهدی
اعتمادیفرد
عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی، دانشگاه تهران
etemady@ut.ac.ir
نقش دین بهویژه در کشورهای ایران، ترکیه و مصر به عنوان کشورهایی در حال توسعه که مواجهه با فرایندهای مدرن داشته و سنتهای مؤثر فرهنگی و دینی در این زمینه داشتهاند، از جمله زمینههای شکلگیری یکی از پرسشهای تحقیق در خصوص کیفیت وضعیت دین در این سه زمینه فرهنگی بوده است. پرسش دیگر، به تطابق الگوی نظری اینگلهارت با یافتههای مربوط به پیمایش بینالمللی او درباره وضعیت دین در سه کشور مذکور بازمیگردد. در این پژوهش، آخرین موج از این پیمایشها، مبنا قرار گرفته و مقولات ششگانه مرتبط با حیات دینی که دادههای آنها درباره سه کشور مذکور، موجود است و همچنین مقایسهپذیر میباشند، به بررسی این موضوع بهصورت تطبیقی ـ مقایسهای پرداخته شده است. متناسب با سطح سنجش متغیرها، آمارهها و میزان معناداری، تفاوت میانگینها ارزیابی شده است. گرچه میزان اهمیت مذهب و خدا در زندگی و مذهبیبودن مصر نسبت به ایران و ترکیه و ایران نسبت به ترکیه بیشتر است، اما اهمیت سنت با اهمیت مذهب ضرورتاً وضعیت مشابهی ندارد. همچنین تفاوت معناداری میان میزان عبادت و تأمل در معنا و غایت زندگی در سه کشور مشاهده نشده است.
اهمیت سنت,اهمیت مذهب,توسعهیافتگی,حیات دینی,عبادت,مذهبیبودن,معنای زندگی
https://jiss.isca.ac.ir/article_20605.html
https://jiss.isca.ac.ir/article_20605_95806de1ccb94c6ce7fff495824d93cb.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
اسلام و مطالعات اجتماعی
2345-5586
2676-7783
3
شماره 1 (پیاپی 9)
2015
06
22
رواج «معنویت»؛ رویگردانی از دین یا بازگشت به دین؟
95
122
FA
احمد
شاکرنژاد
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
shakerfr@yahoo.com
عصر حاضر، آیا عصر بازگشت به دین است؟ آیا رواج سخنگفتن از معنویت، حکایت از چرخشی به سمت دینداری دارد؟ چرا امروزه معنویت که در جهان سنت در چارچوب دین فهمیده میشد، فارغ از دین هم قابل تصور است و حتی برای برخی، معنویت منهای دین، مترقیانهتر نیز جلوه میکند؟ مسئلهی محوری در مقاله حاضر این است که چه عوامل و زمینههایی در عصر حاضر باعث شده است چرخشی از دین به سمت «معنویت» انجام گیرد و دینداری چه دلالتهایی دارد که فهم انسان جدید از آن دلالتها گریخته و برای نامیدن دغدغههای تعالیجویانه خود به واژه معنویت روی آورده است؟ به عبارت دیگر سؤال اصلی مقاله این است که اولاً، چه زمینههایی (بهویژه زمینههای اجتماعی و فرهنگی) باعث شده است که برخی معنویت را بدون دین بخواهند و در صدد داشتن معنویتی فارغ از دین برآیند. ثانیاً، معنویت در این چرخش جدید دینداری، چه ویژگیهایی مییابد. این مقاله با کمکگیری از نظریههایی در حوزه جامعهشناسی دین و فرهنگ از جمله نظریه انفسیگرایی، خودابرازگرایی، پسامادهگرایی و نظریه خودشیفتگی فرهنگی سعی خواهد کرد عمده عوامل و زمینههای پیدایش معنویت فارغ از دین را شناسایی کند و با تحلیل نظریهها نشان دهد که چگونه با تأکید بسیار زیاد بر نفس انسان در فرآیند معنویتیابی، دین وارد مرحلهای جدید میشود و تحت نام معنویت، به جای دینداری نهادینه و وحیمحور، نوعی دینداری شخصی و خودمحور مقبولیت مییابد.
معنویت پست مدرن,خودابرازگرایی,خودشیفتگی فرهنگی,انفسیگرایی
https://jiss.isca.ac.ir/article_20606.html
https://jiss.isca.ac.ir/article_20606_e4591442f4ec83fac5bb2740fe68820b.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
اسلام و مطالعات اجتماعی
2345-5586
2676-7783
3
شماره 1 (پیاپی 9)
2015
06
22
تبیین و بررسی مبانی معرفتی دیرینهشناسی میشل فوکو
123
154
FA
مهدی
حسینزاده یزدی
استادیار فلسفۀ علوماجتماعی دانشگاه تهران
ma.hoseinzadeh@ut.ac.ir
سیدمحسن
ملاباشی
دانشجوی کارشناسیارشد جامعهشناسی دانشگاه اصفهان (نویسندۀ مسئول)
mohsen.mollabashi@yahoo.com
منیره
زینالعابدینی رنانی
دانشجوی کارشناسیارشد فلسفۀ علوماجتماعی دانشگاه تهران
m.zeinolabedini69@yahoo.com
میشل فوکو، از اندیشمندان بسیار تأثیرگذار معاصر در جهان بود. او نقدهایی جدی به اندیشمندان پیش از خود مطرح کرد و از بسیاری از آنها نیز تأثیر پذیرفت. این مقاله در پی بررسی مبانی معرفتی دیرینهشناسی او با کنکاش در کلیدواژههای اصلی و مرتبط اندیشۀ او با این موضوع است. برای دستیابی به این هدف، پس از ارائۀ نمایی کلی از فوکوی ساختارگرا و بررسی مفاهیمی همچون دیرینهشناسی، اپیستمه و گفتمان به این پرسشها پاسخ داده میشود: تعریف فوکو از حقیقت چه بود؟ برای دستیابی به حقیقت چه راهی را برگزید؟ آیا فوکو نسبیگرا بود؟ فوکو در چه ساحتی نسبیگرا بود و مبنای نسبیگرایی او چه بود؟ در پاسخ به این پرسشها میتوان گفت دیرینهشناسی فوکو، در باب صدق، انسجامگراست. نظریۀ انسجام، تعریف حقیقت را منوط به انسجام گزاره و دانش مدنظر با مجموعهای از گزارهها میداند. فوکو، معتقد است باید حقیقتهای گوناگون و مدفونشده در تاریخ را با روشی دیرینهشناسانه شناسایی کرد. فوکو، از انواع نسبیگرایی، نسبیگرایی هستیشناسانه و شناختشناسانه را برگزید. او در دیرینهشناسی با لیدواژههایی چون اپیستمه و گفتمان، قدم در نسبیگرایی معرفتشناختی بیپایانی نهاد که در این نوشته بهتفصیل نقدهایی که به آن وارد شده است ذکر خواهد شد.
میشل فوکو,دیرینهشناسی,مبانی معرفتی,نسبیگرایی و نظریۀ انسجام
https://jiss.isca.ac.ir/article_20607.html
https://jiss.isca.ac.ir/article_20607_39b75b2b8ffa85224d6043d5887f7dfb.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
اسلام و مطالعات اجتماعی
2345-5586
2676-7783
3
شماره 1 (پیاپی 9)
2015
06
22
تلفن همراه؛ تهدیدها و تبعات زیستی آن در میان جوانان
155
194
FA
معصومه
محمّدی سیف
پژوهشگر و کارشناسی ارشد جامعهشناسی، دانشگاه آزاد اراک، (نویسنده مسئول)
iranian_researcher1@yahoo.com
محمد
عارف
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک
tangechogan@yahoo.com
هدف از نگارش مقالۀ حاضر، بررسی پدیدۀ اعتیاد به تلفن همراه و پیامدهای آن بر کاربران میباشد. روش مطالعه، اسنادی و تکنیک جمعآوری دادهها، فیشبرداری میباشد. با توجه به یافتههای پژوهش، مسألۀ اساسی پژوهش حاضر، آسیبشناسی تلفن همراه به عنوان پدیدۀ رسانهای نوین بوده و پیامدهای نامناسب اجتماعی و راهکارهای اصلاح و بازنگری آن مطرح میباشد. در این نوشتار، ضمن بررسی منابع گوناگون، ابتدا ویژگیهای رسانهایی تلفن همراه ـ به عنوان رسانهای جدید ـ بررسی و سپس ضمن تبیین دقیق پیامدهای نامناسب اجتماعی، راهکارهای اصلی به بحث گذارده شده است. یافتهها حاکی از آن بوده که استفادۀ مفرط از تلفن همراه، تهدیدات جدّی برای کاربران وابسته به تلفن همراه در پی داشته و علاوه بر عوارض جسمانی، آسیبهای اجتماعی فراوانی برجای میگذارد که باعث کاهش معاشرت و در نتیجه از دستدادن دوستان؛ غفلت از خانواده و انزوای عاطفی و... در میان جوانان میشود.
تلفن همراه,آسیبها,کاربران جوان,تبعات زیستی
https://jiss.isca.ac.ir/article_20608.html
https://jiss.isca.ac.ir/article_20608_bad2d6070b099dfb08cf4f64ef104454.pdf